نگاهي واقع‌بينانه به ارتباط ما با آموزه‌هاي نبوي
نوشته شده توسط : عبدالله

 نگاهي واقع‌بينانه به ارتباط ما با آموزه‌هاي نبوي

محمد، نامي است كه طنينش از كران تا كران عالم را فرا گرفته و هر لحظه بر زبان هزاران و بلكه ميليونها انسان جاري مي‌گردد. محمد، نامي است كه در بهترين و مقدس‌ترين كتابها آمده است. آري! محمد، همان كسي است كه پروردگار جهانيان و فرشتگان آسمان بر او درود مي‌فرستند. محمد همان كسي است كه هرگاه مؤمنان، يادش مي‌كنند، بر او صلوات مي‌فرستند: إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً (احزاب:56) «خداوند و فرشتگان بر پيغمبر درود مي‌فرستند. اي مؤمنان! شما هم بر او درود بفرستيد و چنانكه بايد سلام بگوييد (و رهنمودهاي او را بپذيريد)».

محمد، همان كسي است كه وقتي نعمت‌هاي الهي را برمي‌شماريم، او را در رأس نعمت‌هاي خداوند مي‌بينيم و مشاهده مي‌كنيم كه او و آموزه‌هايش، والاترين نعمت خدا بر بندگان هستند: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ  (انبياء:107) «ما، تو را جز به عنوان رحمتي براي جهانيان نفرستاده‌ايم».

وقتي انسان‌هاي دلسوز و غمخوارگان امت‌ها را به ياد مي‌آوريم، محمد رسول اللهr را برجسته‌ترين فردي مي‌يابيم كه نسبت به انسانيت، دلسوز و شفيق بوده است: لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (توبه:128) «بي‌گمان پيغمبري (به نام محمد) از خود شما (انسان‌ها) به سويتان آمده است؛ هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد، بر او سخت و گران مي‌آيد. او به شما عشق مي‌ورزد و به هدايت شما، اصرار دارد و نسبت به مؤمنان داراي محبت و لطف فراوان و بسيار مهربان است».

ثبات و پايداري بر اصول و مبادي، ويژگي اساسي انسان‌هاي راستين و صادق است و محمد(ص)  در زمينه‌ي ثبات و پايداري بر اصول و مبادي حق، سرآمد همگان مي‌باشد و چرا چنين نباشد كه خداوند متعال به او فرموده است: فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ  (هود:112) «پس همانگونه كه فرمان يافته‌اي، استقامت و پايداري كن».

محمد سرآمد هستي و نمونه‌ي برجسته‌ي آن مي‌باشد كه خداوند، او را منت و بخشش خود بر بشريت قرار داده است: كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ {151} فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ {152} (بقره:151،152) «و همچنين (براي تكميل نعمت خود بر شما) پيغمبري از خودتان در ميان شما برانگيختيم كه آيات ما را بر شما مي‌خواند و شما را پاكيزه مي‌دارد و به شما كتاب و حكمت مي‌آموزد (تا با فراگيري قرآن و بهره‌مندي از سنت و سيرت نبوي، به احكام شريعت آشنا گرديد) و به شما چيزي ياد مي‌دهد كه نمي‌توانستيد آن را فرا بگيريد. پس مرا ياد كنيد تا من نيز شما را ياد كنم و از من سپاسگزاري نماييد و از من ناسپاسي مكنيد».

آري! اگر رسول‌خدا برانگيخته نمي‌شد، ما از مهم‌ترين خوبي‌هاي هستي محروم مي‌مانديم.. اگر وجود مبارك رسول خدا نبود، اين امت، تاريخي نداشت.. اگر جهاد و صبر و جانفشاني محمد مصطفي (ص)  نبود، ميليون‌ها موحد در دنیا وجود نداشتند و ما در جرگه‌ي آنان نبوديم.

اگر خداي متعال، سينه‌ي محمد (ص) را براي نزول وحي نمي‌گشود، اين امت، همچنان در تاريكي‌هاي ظلم و جور و جهالت بسر مي‌برد و در قيد بردگي بندگان قرار داشت.

محمد رسول‌الله، (ص) خلاصه‌ي تمام فضل و بخشش بي‌حد و حصری است كه خداوند، به بشريت عنايت نموده است.

به‌راستي رسول‌خدا (ص) بر گردن ما آن‌چنان حقي دارد كه از اداي آن عاجزيم؛ اما خدا را شكر كه سپاسگزاري از خود را سببي براي اظهار عذر ما بندگان به درگاهش قرار داد تا به‌خاطر كوتاهي‌هاي خود در زمينه‌ي قدرداني از اين نعمت بزرگ دست به دعا برداريم و بگوييم: خدايا! تو را شكر و سپاس كه ما را از امت محمد (ص) قرار دادي.

محمد رسول‌الله رحمت همه‌گير الهي است كه خداوند درباره‌اش مي‌فرمايد: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً {45} وَدَاعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِيراً {46} (احزاب:45،46) «اي پيغمبر! ما، تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بيم‌دهنده و به عنوان دعوت‌كننده‌ي به سوي خدا طبق فرمان الله و به عنوان چراغ تابان فرستاديم».

اگر جهانيان به حقيقت آنچه كه رسول‌خدا(ص) از سوي پروردگارش آورده، پي مي‌بردند، بطور قطع سر به سجده مي‌نهادند و شكر خداي را به‌خاطر برانگيختنش بجاي مي‌آوردند؛ اما افسوس كه بندگان شكرگزار خدا، اندكند.

اگر جهانيان، دعوت پيامبر(ص) را لبيك بگويند و دست از سركشي و خودسري بردارند، چه ضرري خواهند كرد؟ اگر انسان‌ها، كج‌روي و انحراف را رها كنند و طبق آموزه‌هاي نبوي خود را از آلودگي‌هاي نفساني و شرك و خرافات پاك نمايند و خويش را از رذايل عقيدتي و اخلاقي بپيرايند و خو را به عقيده‌ي توحيد و اخلاق سترگ پيامبر (ص)  آراسته سازند، چه زياني خواهند ديد؟! نه؛ قطعاً رستگار خواهند شد و از تنگناهاي زندگاني رهايي خواهند يافت: قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى  (اعلي:14) «قطعاً كسي كه خويشتن را (از پليدي كفر و معاصي) پاكيزه دارد، رستگار مي‌گردد».

اي مسلمان! اي مرد مسلمان! اي زن مسلمان! اي جوان مسلمان و اي دختر و پسر مسلمان! بياييد به خود بازگرديم و از خويشتن بپرسيم: اسلام چه عيبي دارد كه ما، آن را ترك گفته‌ايم؟ جرم و گناه اسلام چيست كه عملاً به مخالفت با آن برخاسته‌ايم؟ بياييد اكنون كه با شعار آزادي و پيشرفت از رهنمودهاي نبوي فاصله گرفته‌ايم، تاريخ محمد (ص) و يارانش را از تاريخ خود جدا كنيم و آنگاه بنگريم كه آيا چيزي براي ما باقي مي‌ماند؟ بنابراين چرا دعوت به سنت و فراخوان بازگشت به باشكوه‌ترين دوره‌ي حيات مسلمانان را ارتجاع و گذشته‌گرايي تلقي مي‌كنيم؟ مگر نه اينست كه احياي گذشته‌ي زرين اين امت، چيزي جز عزت و بالندگي دوباره‌ي امت نخواهد بود؟

آري! ما مسلمانان، مي‌توانيم از گذشته صحبت كنيم و حتي به گذشته فرا بخوانيم؛ چراكه گذشته‌اي سرشار از عزت و سربلندي داريم؛ گذشته‌اي كه در آن با تقديم خون وارسته‌ترين انسان‌هاي گيتي، تمدني بي‌نظير شكل گرفت كه تاريخ، همانند آن را به خود نديده است. شايد گذشته‌خواهي و فراخوان بازگشت به رويكرد پيشينيان براي غيرمسلمانان، برآيندي منفي قلمداد گردد؛ اما بطور قطع دعوت به احياي عملكرد گذشتگان نيك مسلمانان، پيامدي بس خجسته خواهد داشت. زيرا در آن زمان كه دين ما، به ما درس توحيد و اخلاق مي‌داد و پاكيزگي را جزو ايمان مي‌دانست، رجال كليسا، به نام دين و رهبانيت، رفتن به حمام را گناه مي‌دانستند!! لذا فراخوان مسلمانان به گذشته، چيزي جز احياي اصول و مبادي عقيدتي و ايماني سرآمدان نيك اين امت نيست كه سربلندي و سرافرازي اهل اسلام را در پي دارد. از اين رهگذر بايد رويكرد قهرمان‌پرور رسول‌الله (ص)  را به ياد آوريم كه پهلوانان عقيده و اخلاق اسلامي را پرورش داد تا انسانيت، به دوران آنان، از روزنه‌ي تعجب و رشك بنگرد.

اينك كه گرگ‌هاي مدعي دموكراسي، يكديگر را به سفره‌ي نابودي ما مسلمانان فرا مي‌خوانند، بيش از هر زماني نيازمند تجديد نظر در خود و انديشه‌هايي هستيم كه چه بسا ره‌آورد غرب و مدعيان دروغين حقوق بشر مي‌باشد.

ساليان درازي است كه دعوت‌هاي بشري و شعارهاي زميني را تجربه مي‌كنيم؛ اما بياييد با تمسك به اصول و مبادي گذشتگان نيك، روشي ديگر را تجربه نماييم و بنگريم كه آيا ضرر خواهيم كرد يا وضعيت ما رو به بهبود خواهد نهاد؟

اوضاع اسفناك ما مسلمانان، پيامد دوري از آموزه‌هاي قرآني و رهنمودهاي نبوي است؛ لذا بازنگاهي به اوضاع كنوني مسلمانان، ضرورت توجه جدي به ارزش‌هاي اسلامي را نمايان‌تر مي‌سازد و گوياي آن است كه بايد بيش از هر زماني به گذشته‌ي پرافتخار خود اطمينان نماييم. بنده، مرگ حيات اجتماعي مسلمانان را گذشته از بي‌توجهي به رويكرد سلف صالح، زاده‌ي عدم واقع‌نگري به مسايل جاري در جوامع اسلامي و عدم تطبيق آن با آموزه‌هاي ناب ديني مي‌دانم كه در نوشتاري ديگر پيرامون آن سخن خواهم گفت.

اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صليت على إبراهيم و على آل إبراهيم إنك حميد مجيد و بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على إبراهيم و على آل إبراهيم إنك حميد مجيد.

نگارش: محمد ابراهيم كيانى

وبلاگ نور ایمان

 

 

 

 

 




:: بازدید از این مطلب : 256
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: